در پی آن نگاه های بلند
حسرتی ماند و
                       آه های بلند!


دلم می خواد دوباره ببینمت،کنارت بشینم، با سنتور قدیمی و دوست داشتنی ت واسه م «الههء ناز» رو بزنی و من زمزمه کنم و تو بهم لبخند بزنی.
دلم می خواد باز به حرکت سریع دستات رو سیمهای سنتور ــ با اون مضرابهای قدیمی ــ خیره بشم ودوباره با همهء وجودم تحسینت کنم.
دلم می خواد باز خودت، با همون اشتیاق و سادگی همیشگی، شعرها و دستنوشته هاتو واسه م بخونی و بعد، به چهرهء منقلب من خیره بشی و من تاثیر این لذتو توی چشمای خسته اما مشتاقت ببینم.
دلم میخواد باز به آتیش سیگارت زل بزنم و با صدای سرفه هات بهت شکایت کنم که: بابا...! 
دلم میخواد «با هم» بریم یه جایی که روزاش رنگ شب نباشه و تو «همیشه» باشی و من هم مثل همیشه بهت از زندگی شکایت کنم و تو ... تو بگی «درست میشه»، «اینجوری نمی مونه»، همونطوری که همیشه می گفتی.
دلم می خواد بغلم کنی ــ همونطوری که همیشه وقت رفتنم بغلم می کردی ــ وباز بهم بگی: «بیشتر بیا پیشم...!» و من ... آخخخخ...! دلم خیلی واسه ت تنگ شده...! 

تموم این آرزو ها حالا دیگه واسهء من یه آرزوی محاله، مثه خیلی از آرزوهای دیگه م.
هنوز صدای سازش تو گوشمه! هنوز صدای سرفه هاشو می شنوم که از اعماق سینهء بیمارش بیرون میاد! هنوز صدای بم و مردونش تو گوشمه که: «مرد باش پسر!» هنوز شوخی های شیرین و با مزه ش لبخند غمگین گوشهء لبمه! هنوز بعد از ۴۰ روز رفتنشو باور نکردم، هنوز، هنوز و شاید هیچوقت!!


راستی!
باز هم می توانم
بار دیگر از این پله ها
                       خسته
                             بالا بیایم
تا تو را لحظه ای بی تعارف
روی آن صندلی های چوبی
با همان خندهء بی تکلف ببینم؟...

                  همیشه با منی... همیشه

نظرات 23 + ارسال نظر
مسعود دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ق.ظ http://www.massoudx12.blohsky.com

آرش جان سلام
وبلاگ جالبی داری و خیلی زیبا مینویسی
بهت تبریک میگم
پیش من هم بیا ..
منتظرم
مسعود از وبلاگ جادوهای ویندوز

مسعود دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ق.ظ http://www.massoudx12.blohsky.com

نظرت در مورد تبادل لینک چیه ؟

پانیا دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 09:40 ق.ظ

آرش جان سلام نمی دونی جمله های قشنگت چقدر روی من تاثیر گذاشت و چه اندازه متاثرم کرد امید وارم خدا به تو دوست خوبم سلامتی بده و هر روز خوشتر از روز پیش باشی !

مهرشاد دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 07:13 ب.ظ

سلام آرش جان

خیلی نوشته تو زیبا بود . خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم .

آرش جان درسته که بابا برای همیشه رفت ولی تو تنها

نیستی . ما همیشه با تو هستیم .....

مردیخی دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:07 ب.ظ http://girl.blogsky.com

سلام
ممنون از مهربانیت
حالم گرفتست
مطلب زیبایی نوشتی

سعید دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 09:01 ب.ظ

سلام ارش جان
نمی دونم چی بنویسم
نوشته های تو مثل همیشه گیراست
ما رو هم تو غمت شریک بدون
از طرف همه دوستانت

مهدی خاطره سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:05 ق.ظ http://khaterehmordab.blogsky.com

سلام
آزش جان همونطور که انتظارداشتم... عمیق ..زیبا... سحرانگیز....
ممنون که قدم برچشمم گذاشتی...

مريم سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:55 ب.ظ http://meslemaryam.blogsky.com

به کدامين پرنده باید سلام کرد و به انتظار کدامین بهار بود و با کدامین ابر گریست در حالی که تو در چشمانت بهار، ابر و پرنده را داری و من از آن زمان که بهار رفت، پرنده گریخت و ابر پراکنده شد، دانستم آنچه مرا به تو پیوند می داد تنها یک خاطره بود. خاطره ای از یک باغ لبریز از گل...
...همين

رضا سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:12 ب.ظ http://www.mojshekan.blogsky.com

آرش جان سلام بچه خیلی دوست داشتنی و باحالی هستی از اینکه بهم سر زدی خوشحالم حتما به راهنماییهایی که کردی توجه می کنم
در پناه حق
دوست دار شما عاشق در به در

سمیرا جوووووون سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:52 ب.ظ http://baaghali.blogsky.com

سلام علیکم خوب هستین ( چرا سوتین نبستین؟)!؟!
من سمیرام - از تهرون ـ دوستای زیادی دارم - بدم نمیاد با شما هم دوست باشم (اگه دوست داشته باشین)
به وبلاگ ما هم یه سری بزن به صرف چای و قلیون و آجیل و شیرینی بد نمیگذره....
بابای

نازنین سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 03:28 ب.ظ http://sokotvaeshgh.blogsky.com

از بیم و امید عشق رنجورم
آرامش جاودانه می خواهم
بر حسرت دل دگر نیفزایم
آسایش بی کرانه می خواهم

پا بر سر دل نهاده می گویم
بگذشتن از آن ستیزه جو خوشتر
یک بوسه ز جام زهر بگرفتن
از بوسه آتشین او خوشتر



عشق زمانی به اوج خود میرسد که جدایی به اوج رسد.

چون در داشتن شُکر نیست

ولی در نداشتن همیشه حسرت موج میزند

******************
سلام خوبم
دیدی چقدر زود بهت سرزدم فکرشم نمیکردی
بازم میام پیشت

نیکا سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 04:02 ب.ظ http://bihamta.blogsky.com

سلام خوبی وبلاگ زیبایی داری دز ضمن خیلی هم قشنگ نوشته بودی
پیش منم بیا خوشحال میشم نظرت راجع به تبادل لینک چیه البته اگه قابل بدونی
قربانت...نیکا

[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:48 ب.ظ http://topoli6612.blogsky.com

بازم مثل همیشه کولاک کردی...!خیلی قشنگ بود...
موفق باشی...!

مهناز چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:06 ق.ظ

سلام.. من بار اول هست که اینجا اومدم... ولی با همین یک بار خواننده همیشگی اینجا شدم.... محشر بود... نمی شه به کسی که داغدار یک عزیز هست بگیم : غصه نخور.. غمگین نباش و این حرفا... من هم نمی گم این حرفا رو چون می دونم دل آدم خیلی از بابت از دست دادت یک عزیز غمگین می شه.... اما خوشحال باش که برات خاطرات خوبی به جا گذاشته....
خیلی خیلی قشنگ نوشته بودید...
موفق باشید.....

شازده خانوم چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 02:05 ب.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com/

فراق پدر را تسلیت میگویم وقتی این نوشته رو خوندم قطره ای اشک رو روی صورتم حس کردم.گاهی ارزو میکنیم کاش ثانیه ای رو به ما ببخشند تا با ان به دیدار کسی برویم و بوسه بر دستانش زنیم. .اما صد افسوس که تنها میتوانیم گرد و خاک از روی خاطراتی بگیریم که هرگز باز نخواهند گشت.یک بار در جایی خواندم:مرگ همان نوازش دست مهربان خداوند بر سر چوپانیست.بدان که نگاه پر مهر پدر همیشه بدرقه راه تو در زندگیست.پس خود را تنها ندان.و در باره وبلاگ باید تشکر کنم که به من سر زدی.من وبلاگ شما را خواندم که حرف برای گفتن بسیار دارد.میخواهم تبادل لینک کنم.اگر لطف کنید و ادرس لوگو رو برام بفرستید.

پویا چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 06:11 ب.ظ http://pesareshikamo.tk

سلام خوبی وب لاگ قشنگی داری
به منم سر بزن راستی با تبادل لینک موافقی؟
تا بعد خدانگهدار

فرزانه پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 03:38 ق.ظ http://fandi.mihanblog.com

سلام گلم یه دیکته ی جدید دارم ها

بی آشیانه پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 07:30 ق.ظ http://eshghyahavas.blogsky.com

ای کاش که این " ای کاش" ها٬ لحظه ای حقیقت داشت...

بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com

نازنین پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 05:12 ب.ظ http://sokotvaeshgh.blogsky.com

خدا قول نداده آسمون همیشه آبی باشه و باغ ها پوشیده از گل...

قول نداده زندگی همیشه به کامت باشه ...

خدا روزهای بی غصه و شادی های بدون غم و سلامت بدون درد رو هم قول نداده...

خدا ساحل بی طوفان، آفتاب بی بارون و خنده های همیشگی رو قول نداده ...

خدا قول نداده که تو رنج و وسوسه و اندوه رو تجربه نکنی ...

خدا جاده های آسون و هموار، سفرهای بی معطلی رو قول نداده ...

قول نداده کوه ها بدون صخره باشن و شیب نداشته باشن ...

رود خونه ها گل آلود و عمیق نباشن ...

قول داده ؟

مهدی پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 05:33 ب.ظ http://www.ganj-e-sokhan.blogsky.com

سلام
الهی که تو دنیا هیچوقت حسرت بدل نمونی
نوشته زیبا و دلنشستی بود
به منهم سر بزن
موفق باشی

مهناز جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:36 ق.ظ

update nemikonid jenab?
:)

[ بدون نام ] دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:14 ب.ظ

غراله سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:45 ب.ظ

واقعا زیباست
تقدیم به شما
لاو مینز:نور هوینگ تو سی
یو ار ساری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد